برگشت به امريكا
پسر گلم چند ماهي ايران بوديم و اونجا با هم ديگه حساب خوش گذرونديم ، قربونت بشم الان تو دل ماماني تكون ميخوري و حسابي لگد ميزني ، بابات ميگه پسرم پهلوونه ، ميگه انقدر تكون ميخوري حتما ميخواي زودتر بياي بيرون :)) ديروز ميگفت زودتر نيايااا يك ماه صبر كن
تا مامان سيما بياد، پسرم اومديم امريكا خيلي واسه ماماني سخت بود . راه طولاني بود . اول رفتيم تركيه دوشب اونجا مونديم ، بعد رفتيم پاريس از اونجا به اتلانتا و بعدش ميامي ، وقتي رسيديم ميامي فقط گفتم اااااخيش خلاصه رسيديم ، اومديم خونه خودمون از وقتي اومديم
با بابات داريم راجع به اتاقت برنامه ريزي ميكنيم و تصميم ميگيريم چيا واست بخريم ، ديروز رفتيم خريد واست كلي لباس خريديم ، قربونت
بشم لباساتو نگاه ميكنم و دلم واست ميره ، باباتم خيلي دوست داره هروز باهات حرف ميزنه ، ميخنده ، خلاصه كه من و بابات بي صبرانه
منتظريم بياي و بگيريمت تو بغلمون ، عاشقتم پسر گلم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی